میتوان گفت که در غروب گرم ۱۵ نوامبر پالمبیچ اتفاقی در حال وقوع است. پل مار-آ-لاگو، تفرجگاه مجللی که ترامپ در آن زندگی میکند، مملو از هوادارانی است که علیرغم رطوبت هوا، پرچمهای «امریکا را دوباره بزرگ کن» را حمل کردهاند.
در درون کاخ رئیسجمهور سابق اتفاقی خارقالعاده رو به وقوع است... آن هم مقابل جمعیت شیک و باکلاسی که با کتوشلوار و کلاه بیسبال قرمز ایستادهاند.
آقای ترامپ حالا اینجا ایستاده که تصمیمی را که سال پیش به آن اشاره کرده، رسماً اعلام کند: اینکه برای باز پسگیری ریاستجمهوری در سال ۲۰۲۴، تلاشی انتقامجویانه را آغاز خواهد کرد.
دونالد ترامپ از زمان ترک کاخسفید، و اندکی پس از تلاش برای شورش در ساختمان کنگره در ششم ژانویه، همواره در تلاش برای برنامهریزی و بازگشت به قدرت بوده است.
او در طول انتخابات میاندورهای نیز با مداخله در انتخاب نامزدهایی که قلباً به دروغ او (اینکه دموکراتها انتخابات ریاستجمهوری را دزدیدهاند) باور داشتند، تلاش خود را انجام داد.
ترامپ داشت خود را آماده میکرد که پس از ۸ نوامبر (که جمهوریخواهان هم انتظارش را میکشیدند) سکان را به دست بگیرد.
البته که این اتفاق نیفتاد. سنا در کنترل دموکراتها باقی ماند... در حالی که تصور میشد جمهوریخواهان با اکثریت قاطع، مجلس نمایندگان را تصرف کنند.
طرفداران شرکتکننده در ایالات سوئینگ آریزونا و پنسیوانیا نتیجهای کسب نکردند. نتیجه به قدری اسفبار بود که مطابق گزارشهای مشاورانش سعی داشتند با او مشورت کنند تا اگر ممکن باشد اعلام نتایج را به تأخیر بیندازند.
اما پشیمانی و فروتنی، ویژگیهای مرسوم آقای ترامپ نیستند. و او مطابق معمول نتایج بد را به گردن سایر جمهوریخواهان انداخت.
این سخنرانی حرف و نکته تازهای نداشت. و تا حد زیادی بازخوانی سخنان یکساعتهای بود که او در راهپیماییهای سیاسی، و آن هم در بازههای زمانی بهتری از سال ایراد میکرد.
او که نمیتوانست خوشحالی خود را از اینکه «ما حالا ملتی رو به زوال» و «کشوری در حال شکست» هستیم، پنهان کند، در خلال سخنرانی افتتاحیه خود، خلاصهای از مبحث «قتلعام امریکایی» را با توصیف «خیابانهای غرق در خون» در شهرهایی که «محلهای جنایات خشونتآمیز» بودهاند، ارائه داد.
خطمشیهای سیاسی او تفاوت چندانی نکرده؛ اما حالا او میخواهد فروشندگان مواد مخدر را اعدام کند. و بار دیگر تأکید دارد که به تنهایی میتواند انحطاط امریکا را برطرف نماید.
اما واژگان تهاجمی او این بار حرارت سابق را نداشتند. نور چشمانش کم شده بود. و در صمیمانهترین بخش سخنرانی او گفت: «من یک قربانی هستم... حالا میبینید.»
شتاب ترامپ را برای ورود مجدد به میدان میتوان با دو عامل توضیح داد. اول اینکه او با تحقیقات متعددی روبرو میشود: وزارت دادگستری حالا در حال بررسی این موضوع است که آیا او به طور غیرقانونی اسناد طبقهبندیشده را از کاخسفید دریافت کرده است یا خیر.
کمیته ۶ ژانویه بالغ بر یک سال را صرف تلاش برای لغو نتایج انتخابات کرده است. دادستانهای گرجستان در حال بررسی وصایای او جهت کسب آراء کافی و تضمین پیروزیاش هستند.
محاکمه کسی که پیشتر سِمت ریاستجمهوری را عهدهدار بوده، کار سادهای نیستند. ضمن آنکه او حالا یک کاندید فعال ریاستجمهوری است. [گذشته از شانس خوبی که برای کسب مجدد نامزدی حزبش دارد.] دموکراتها ناچارند اذعان کنند که برگزاری انتخابات عمومی، پیگرد قانونی را سختتر نیز خواهد کرد.
اما اتفاق مهمتری که افتاده این است که حالا تسلط شدید او بر حزب زیر سؤال رفته است و نخبگان به دنبال راهی برای خروج از این شرایط هستند. معمولاً دلیل دورههای پیشین بازجویی، رسواییهایی بزرگ بوده است. مثل افشای نوار «اکسس هالیوود» در روزهای پایانی انتخابات ۲۰۱۶، و تمجید برتریطلبانه سفیدپوستی در شارلوتزویل، ویرجینیا در سال ۲۰۱۷ و ...
اما در تمام این موارد نهایتاً تردیدها فروکش میکردند. چون استدلال جمهوریخواهان همواره این بوده که این مرد در انتخابات آنها پیروز شده و آنها بدون کمک او راهی برای برونرفت ازین شرایط ندارند.
اما انتخابات میاندوره این موضوع را زیر سؤال برد. ترامپ در انتخابات میاندورهای خود در سال ۲۰۱۸، مجلس نمایندگان را از دست داد. او در انتخابات ۲۰۲۰ نیز شکست خورد. و تقریباً به تنهایی جمهوریخواهان سنا را در دور دوم انتخابات جورجیا که در سال ۲۰۲۱ برگزار شد، از دست داد.
و در سال ۲۰۲۲ نیز احتمالاً دلیلش تقویت مبارزات انتخاباتی نامزدهایی تازهکار بود که او سنا را در اختیار دموکراتها نگهداشت.
ترامپ حالا با این اعلان زودهنگام خود امید دارد بتواند جانشینان احتمالی برای رهبری حزب، نظیر ران دیسانتیس، فرماندار فلوریدا و گلن یانگکین، فرماندار ویرجینیا را تحریم و یا از میدان به در کند.
ترامپ در سخنرانی خود در مار-آ-لاگو، در همین حد لطف داشت که از تکرار انتقاداتش از آنها خودداری کند. چرا که احتمالاً دلیل اصلی تمایل ترامپ به سیاست، همین تخریب و تضعیف شخصیتهای سیاسی بوده باشد.
همچنین که او از تکرار ادعاهای پیشینش مبنی بر دزدیدهشدن انتخابات ریاستجمهوری اجتناب کرد... جز اشاره کوتاه و گذرایی که به دخالت دولت چین در شکست انتخاباتی خود داشت.
منظور اینکه اگر مشاوران و سخنرانان او توانستند همین یک شب را تحت کنترل خود را نگهدارند، نباید تصور کنند که در طول دو سال مبارزات پایانناپذیر او برای ریاستجمهوری ۲۰۲۴ نیز تا همین حد موفق عمل کنند.
فارغ از انتخابات ریاستجمهوری پیشرو، این هیاهو از مجاری دیگری نیز حس میشود. کوین مککارتی، نماینده حزب جمهوریخواه که انتظار داشت به ریاست مجلس برگزیده شود، آراء اندکی کسب کرد... تا حدی که حزب راست افراطی میتواند با تهدید برکناری او امتیازات بزرگی بگیرد.
در سنا، میچ مککانل، رهبر حزب، از جانب ریک اسکات، سناتور فلوریدا، با چالش رهبری مواجه شد. با وجودی که آقای اسکات، ریاست کمیته حزبی را که مسئولیت تصمین اکثریت سنا را عهدهدار بود، بر دوش داشت؛ اما مککانل را مقصر نتیجه ضعیف میدانست... زیرا که او نسبت به فهرست نامزدهای دونالد ترامپ ابراز نارضایتی کرده بود.
رونا مکدانیل، رئیس حزب (از سال ۲۰۱۷) نیز با شورشی احتمالی مواجه است. حتی اگر همگی این افراد نیز در نهایت توفیقی کسب نکنند، نتیجه هیچ نیست جز انعکاس دغدغههای حزبی که بار دیگر میخواهد تصمیم بگیرد آیا دونالد ترامپ ارزش اعتماد مجدد را دارد یا خیر.
جمهوریخواهان منتخب به کَرّات با فرصتهایی که برای فاصلهگرفتن از آقای ترامپ به دست آمده، مخالفت کردهاند. چند ماه دیگر نیز فرصتی دیگر در اختیارشان قرار خواهد گرفت.
در حال حاضر مدعیان دیگری نیز هستند که در تلاش برای کسب مقاماند؛ اما فعلاً بعید است نامزدی خود را اعلام کنند. افرادی مانند مایک پنس، معاون سابق رئیسجمهور، که به تازگی خاطرات خود را منتشر کرده و در آنها انتقاداتی را از رئیس خود ابراز نموده است.
دیسانتیس نیز احتمالاً تا پایان جلسه قانونگذاری فلوریدا در ماه می به انتظار خواهد نشست. تنها کاندیدای اعلامشده ممکن است به آقای ترامپ این فرصت را بدهد که حمایتهای کمرنگ خود را در حزب کمی قوت ببخشد.
همچنین ممکن است حملاتی داخلی نیز در پیش باشند. ترامپ در سخنرانی خود هشدار داد که: سفر پیشروی ما ساده نخواهد بود. «هر کسی که بخواهد با این سیستم متقلب و فاسد مقابله کند، با توفانی از خشم مواجه میشود... توفانی که کمترکسی قادر به درک آن است.»
به نظر میآید این وحشت آخرالزمانی حالا به طور گستردهای تسری پیدا کرده است.
این خبر تکمیل میشود
پیجر همه جا، از اتاق کودک تا میز کافه و رستوران
در گفتوگوی فراز با «علی بهشتی نیا»، کارشناس آموزشی بررسی شد
عبدالجبار کاکایی در گفتوگو با فراز:
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟
اینفوگرافیک